11 اردیبهشت 1402 ۲۰ بازدید مالیات , مقالات سایت
قانون پایانه های فروشگاهی و سامانه مؤدیان – ماده ۱۱

ماده ۱۱ ـ بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران موظف است با همکاری سازمان ظرف مدت یک سال پس از ابلاغ این قانون، نسبت به ساماندهی دستگاههای کارتخوان بانکی و یا درگاههای پرداخت الکترونیکی اقدام نموده و با ایجاد تناظر بین آنها با مجوز فعالیت و شماره اقتصادی بنگاههای اقتصادی به هر یک از پایانه های فروش، شناسه یکتا اختصاص دهد. پس از تخصیص شناسه مذکور، کلیه تراکنش­های انجام شده از طریق حسابهای بانکی متصل به دستگاههای کارتخوان بانکی و نیز درگاههای پرداخت الکترونیکی به عنوان تراکنش­های بانکی مرتبط با فعالیت شغلی صاحب حساب بانکی محسوب شده و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران موظف است در چهارچوب قانون و مقررات مربوطه، اطلاعات این تراکنش­های بانکی شامل مانده اول دوره، وجوه واریزی، وجوه برداشت شده و مانده آخر دوره هر حساب بانکی را به منظور تکمیل پایگاه اطلاعات هویتی، عملکردی و دارایی مودیان موضوع ماده (۱۶۹ مکرر) قانون مالیات های مستقیم مصوب ۱۳۶۶/۱۲/۳ با اصلاحات و الحاقات بعدی به صورت برخط در اختیار سازمان قرار دهد.

تبصره ـ پس از انقضای موعد (گذشت زمان) مذکور در این ماده، اتصال دستگاههای کارتخوان بانکی (pos) و یا درگاههای پرداخت الکترونیکی که تعلق آنها به مودی معین توسط سازمان امور مالیاتی تأیید نشده باشد، به شبکه پرداخت بانکی کشور ممنوع است. بانک مرکزی و حسب مورد کلیه بانکها و ارائه دهندگان خدمات پرداخت موظف هستند مشخصات بهره ­برداران کلیه دستگاههای کارتخوان بانکی (pos) و پایانه های پرداخت الکترونیکی را به سازمان اعلام کنند. در صورت تخلف از حکم این ماده، مرتکبان به مجازات درجه شش قانون مجازات اسلامی به غیر از حبس محکوم می شوند.

http://orir.ir?p=1674
مهدیه محمودی

سلام مهدیه محمودی هستم متولد 1380/02/27 از بیرجند میخوام یکم از زندگی نامم بگم بدون مقدمه میرم سر اصل مطلب وقتی کودک بودم رویاهای بزرگی داشتم که با برشکست شدن پدرم خیلی چیزا عوض شد روی آواردم به کار های هنری تا دبیرستان و هنر های زیادی یاد گرفتم مثل کاشی کاری ،بافتنی،بافت مو،رنگ مو ،ساخت بدلیجات ، تاج عروس ، درست کردن دسر ،طلاسازی و ..... و ازشون لذت میبردم و هدفم اسقلال مالی از کارای هنری بود ولی اونقدر روی این هدفم مستحکم نبودم کسی داره این جمله رو میگه که 6 سالشو صرف این کارها کرده به مقطع دبیرستان رسیدم و با اجبار خانوده رشته ای که اصلا دوس نداشتم وارد شدم (تجربی) و البته قابل ذکره منع کردنشون از کار های هنری به دلیل کنکور اما من نه کار هنری کردم و نه درس خوندم چون علاقه ای نداشتم و فاتحه کنکورم و خوندم رتبه کنکورم شماره تماس یکی اخر در میومد :))) و بعد که خود خانواده ازم نا امید شدن رفتم رشته ای که دوس دارم (حسابداری) دولتی ولی کرونا اومد دانشگاه ها غیر حضوری شد و چیزی از درسا نمیفهمیدم و با تقلب پاس میکردم تا باکلاس های استاد میری آشنا شدم حضوری بود و رفتم هر روز بیشتر یاد گرفتم وهر روز بیشتر میفهمیدم که هیچی بارم نیس چرا؟ چون علم و دانش اینقدر وسعت داره که تا اخر عمر واسه یاد گرفتن چیزای تازه داره پس ادامه دادم پیشرفت کردم به خودم ایمان داشتم و دارم ولی هیچ وقت حتی الان از خودم راضی نیستم به مقدار کافی شاید حریص شدم حریص یاد گرفتن حریص پیشرفت کردن ولی میدونم هنوز از خودم راضی نیستم و هنوز دست از تلاش نکشیدم و نمیکشم چون هدف هایی دارم که هیچ وقت از اولویت هام خارج نمیشن الانم در خدمت شمام حسابدار یک شرکت واردات صادراتم/مدیر مالی چند شرکتم/ تلاش برای استادی وآموزش دوستان که تمام اینا زیر نظر استاد میری هست این بود خلاصه ای از زندگیم ممنون که تا اینجا همسفر زندگی من شدین
دیدگاه کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مهدیه محمودی سلام مهدیه محمودی هستم متولد 1380/02/27 از بیرجند میخوام یکم از زندگی نامم بگم بدون مقدمه میرم سر اصل مطلب وقتی کودک بودم رویاهای بزرگی داشتم که با برشکست شدن پدرم خیلی چیزا عوض شد روی آواردم به کار های هنری تا دبیرستان و هنر های زیادی یاد گرفتم مثل کاشی کاری ،بافتنی،بافت مو،رنگ مو ،ساخت بدلیجات ، تاج عروس ، درست کردن دسر ،طلاسازی و ..... و ازشون لذت میبردم و هدفم اسقلال مالی از کارای هنری بود ولی اونقدر روی این هدفم مستحکم نبودم کسی داره این جمله رو میگه که 6 سالشو صرف این کارها کرده به مقطع دبیرستان رسیدم و با اجبار خانوده رشته ای که اصلا دوس نداشتم وارد شدم (تجربی) و البته قابل ذکره منع کردنشون از کار های هنری به دلیل کنکور اما من نه کار هنری کردم و نه درس خوندم چون علاقه ای نداشتم و فاتحه کنکورم و خوندم رتبه کنکورم شماره تماس یکی اخر در میومد :))) و بعد که خود خانواده ازم نا امید شدن رفتم رشته ای که دوس دارم (حسابداری) دولتی ولی کرونا اومد دانشگاه ها غیر حضوری شد و چیزی از درسا نمیفهمیدم و با تقلب پاس میکردم تا باکلاس های استاد میری آشنا شدم حضوری بود و رفتم هر روز بیشتر یاد گرفتم وهر روز بیشتر میفهمیدم که هیچی بارم نیس چرا؟ چون علم و دانش اینقدر وسعت داره که تا اخر عمر واسه یاد گرفتن چیزای تازه داره پس ادامه دادم پیشرفت کردم به خودم ایمان داشتم و دارم ولی هیچ وقت حتی الان از خودم راضی نیستم به مقدار کافی شاید حریص شدم حریص یاد گرفتن حریص پیشرفت کردن ولی میدونم هنوز از خودم راضی نیستم و هنوز دست از تلاش نکشیدم و نمیکشم چون هدف هایی دارم که هیچ وقت از اولویت هام خارج نمیشن الانم در خدمت شمام حسابدار یک شرکت واردات صادراتم/مدیر مالی چند شرکتم/ تلاش برای استادی وآموزش دوستان که تمام اینا زیر نظر استاد میری هست این بود خلاصه ای از زندگیم ممنون که تا اینجا همسفر زندگی من شدین